مهربان متولد سال ۶۸ و خانوادهاش بیشاز ۳۰ سال است که در محله فاطمیه زندگی میکنند. او درباره خود میگوید: از کودکی در نقاشی استعداد نشان داده بودم. تصاویر کتابهای درسی را در دفتر مشق میکشیدم و معلمها دفتر را یادگاری پیش خودشان نگه میداشتند. علاقهام را به آثار دستی و زینتی با کاردستیهای درسی مانند علوم یا تزئینات مدرسه در برنامههای دهه فجر بروز میدادم. یکبار معلممان خواسته بود ماکتی شاید از گیاهی که در کتابمان آمده بود، بسازیم؛ یادم میآید که کسانی از همکلاسیهایم از روی دست من کپی کردند، اما معلم با اینکه متوجه شد، نمره کامل را به همه داد. در هر صورت برای دوره هنرستان خانوادهام باتوجهبه شناختی که از من داشتند، خیلی راغب بودند درزمینه نقاشی یا گرافیک ادامه تحصیل بدهم که گرافیک را انتخاب کردم.
هنرمند محله فاطمیه ادامه میدهد: در دانشگاه هم، دلبستگیام را به هنر را رها نکردم و مدرک کارشناسیام را در گرایش ارتباط تصویری از رشته گرافیک گرفتم، اما سابقه کار من با کاشی به واحدهایی درسی برمیگردد که در دوره کاردانی داشتیم. البته آن چند واحد به اقداماتی ابتدایی محدود میشد؛ ازجمله اینکه کاشی را بشکنیم و روی امدیاف بچسبانیم. سرانجام برای انجام پروژه دفاعیه کارشناسی به این هنر دقیق شدم و با جدیت بیشتری به آن پرداختم؛ چون پروژه مشترک من و دوستم سارا یمنی «نوآوری در هنر موزاییک» بود که پارهچین (موزاییک) ِ کاشی را موردتوجه قرار داده بودیم.
مهربان و دوستش ضمن توجهبه طرحهای پرطرفدار سنتی، میخواهند در پارهچین (موزاییک) سازی نوآوری کنند. او میگوید: از حدود پنجماه پیش، در پاییز گروه دونفره ما که نامش را «گروه هنری پازل» گذاشته بودیم، کار بر روی دستسازهای موزاییکی را آغاز کرد؛ آثاری که ۲۵ عدد از آنها هفته گذشته در نخستین نمایشگاه رسمیمان در نگارخانه سروش در معرض دید قرار گرفت. ما سعی کرده بودیم طرحهای نویی را که حاصل ابتکار و مشورت خودمان با هم یا آمیزهای از طرحهای سنتی و ایدههای جدید بود، با مواد گوناگون شکل دهیم. این مواد خام عبارت بود از کاشی و مواد دیگری مانند آینه و شیشه و سفال و چوب و صدف و هر چیزی که دم دستمان بود.
این کارشناس گرافیک با تاکیدبر علاقهاش به نوآوری بیان میکند: برای آفرینش برخی کارهای هنری نباید فکر کنی؛ بلکه لازم است همان چیزی را که در پسزمینه ذهنت هست، پیاده کنی تا اثر بهتر و خلاقانهتری آفریده شود. روش من و دوستِ همکارم نیز به این ترتیب بود که پساز اینکه ایدهای به ذهن یکی از ما میرسید، با گفتگو و تبادلنظر به نتیجهای واحد میرسیدیم و ایده را تکمیل میکردیم. در ساخت تابلوی مینیاتور ماهی، روال معمول این بود که اثر مسطح و بندکشیها یکرنگ باشد، اما آن را برجسته و با بندکشیهای رنگآمیزیشده ارائه کردیم.
تمام نوروز را کار کردیم
او با اشارهبه سختیهای کار اظهار میکند: کار کاشی و پارهچین (موزاییک) سختیهای خاص خود را دارد. برای نمونه بهدلیل ظرافت آن نمیتوان از دستکش استفاده کرد و تماس مستقیم دست با چیزهایی مانند شیشه و رنگ و چسب به آن آسیب میزند و حتی دست را زخمی میکند.
مهربان ادامه میدهد: ما برای ساخت آثاری که در نمایشگاه ارائه دادیم، حدود پنج ماه زمان گذاشتیم که در این مدت روزی پنج ساعت کار میکردیم. مشکل دیگری که بود، اینکه من شاغل هستم و بعدازظهرها با خستگی کار روزانه تازه ساخت تابلوها را آغاز میکردم. البته زمان صرفشده برای هر دستساخته بستگی به طرح و اندازه اثر دارد؛ مثلا برای تابلوی مینیاتور ماهی، دو ماه وقت گذاشتیم.
او در عین حال یادآور میشود: با این همه من و همکارم آنقدر رشته هنری خود را دوست داشتهایم که تمام نوروز را در اتاقی کوچک بنشینیم و کار کنیم. سختیهای کار هیچوقت ناامیدم نکرده و هربار که خسته از سر کار برمیگشتم، برای آغاز ساخت دستسازهای هنری انرژی دوبارهای در خود احساس میکردم.
هنرمند محله فاطمیه به ظرفیتهای هنری مناطق کمبرخوردار اعتقاد دارد و میگوید: برای اینکه آدم به فکر رفع نیاز بیفتد، باید احساس نیاز در او به وجود بیاید؛ در دوره هنرستان گاهی که شیئی زینتی و اثر هنری گرانقیمتی را میدیدم، مثلا در مغازهای، به این فکر میکردم که خودم باید بتوانم روزی آثار هنری خلق کنم. همسایههای ما هم وقتی دستسازهای موزاییکی را در خانه ما میبینند، خیلی ذوق میکنند و لذت میبرند.
او دلش میخواهد محیط زندگیاش هم از فضاسازی هنرمندانهای بهرهمند باشد: آراستن فضای محله صددرصد در روحیه مردم تاثیر مثبت میگذارد. من شنیدهام شهرداری در پذیرفتن طرحهایی برای آراستن هنری محیط خیلی سخت میگیرد و بهراحتی بودجه دراختیارت نمیگذارد، اما اگر این واقعیت نداشته باشد و مدیریت شهری بخواهد از هنر کاشیکاری استفاده کند، حاضرم آنچه از دستم برمیآید برای زیباسازی محله انجام دهم. میتوان با گرافیک محیطی، دیوارهای محله و فضاهای بوستانها را به اشکال زیبایی آراست. الان نقاشی دیواری انجام میشود، اما اگر هنر ایرانی کاشیکاری در شهر ما نیز مانند نقاطی، چون متروی تهران موردتوجه قرار گیرد، به نظرم مردم استقبال خواهند کرد؛ چنانکه مردم از نمایشگاهی که ما برپا کردیم، خیلی خوب استقبال کردند.
* این گزارش یکشنبه ۳۰ فروردینماه ۱۳۹۴ در شماره ۱۴۷ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.